سایبر خبرنگاری
خبرنگاری آنلاین، سایبر خبرنگاری و یا روزنامهنگاری الکترونیک انواع جدیدی از روزنامهنگاری هستند که به شبکه اینترنت و شبکه جهانی وب ، متکی هستند. از اینگونه خبرنگاریها، در ایران، میتوان به خبرآنلاین اشاره کرد.

وضعیت قانونی
خبرنگارهای سراسر جهان اغلب درکشور خود درمورد دولتها مطلب مینویسند و آن دولتها سیاستها ورسوم کاملاً متفاوتی را در خصوص خبرنگارها دارند که موضوع تحقیق و نوشتار خبرنگارها و آنچه سازمانهای انتشاراتی مجاز به چاپ آن هستند توسط آن سیاستها و رسوم کنترل میشود. بسیاری از دولتهای غربی آزادی مطبوعات را تضمین میکنند و اقداماتی چندان زیادی برای محدود ساختن حقوق آزادی مطبوعات انجام نمیدهند، در حالی که دیگر کشورها به شدت آنچه را که خبرنگارها میتوانند در مورد آن تحقیق کنند یا آن را به چاپ برسانند محدود میسازند. در بسیاری از کشورها، روزنامه نگاران از امتیازات خاصی برخوردارند که عامه مردم از آن بهرهمند نیستند، که از آن جمله میتوان به دسترسی بهتر به وقایع اجتماعی، صحنههای جنایت، کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبههای مفصل با مقامات دولتی، افراد مشهور و سایر چهرههای سرشناس از نظر مردم اشاره کرد. این امتیازات از قدرت مسلم مطبوعات در جلب نظر عموم به طرفداری یا علیه دولتها، مقامات و سیاستهای آنها و نیز از این درک که مطبوعات اغلب نماینده مخاطبانشان هستند نشات میگیرد. این امتیازات از حقوق قانونی روزنامهنگاران فراتر میرود اما لزوماً به واسطه این حقوق تضمین نمیشوند. گاهی ممکن است مقامات دولتی تلاش کنند برخی از روزنامهنگاران را که موقعیت آنها را به مخاطره میاندازند از طریق محروم کردن آنان از همین حقوق که به سایر روزنامهنگاران تسری یافته، تنبیه کنند.
ملتها یا اختیاراتی که رسماً به روزنامهنگاران مجوز فعالیت میدهند، ممکن است در کنار آن مجوزها، حقوق و مسئولیتهای خاصی را نیز به روزنامهنگاران اعطا کنند، اما در ایلات متحده، سنت استقلال مطبوعات از اعمال هر گونه بررسی یا مجوزدهی دولتی، در امان بودهاست. برخی ایالتها قوانین حمایتی صریحی دارند که از روزنامهگاران در برابر هرگونه تحقیق و تفحص دولتی حمایت میکند، اما این تعاریف قانونی از«روزنامهنگار» به دسترسی شخص به مطبوعات چاپی و شبکههای رادیو-تلویزیونی محدود هستند. در همین راستا یک قانون حمایتی در سطح ملی مطرح شدهاست.
در برخی کشورها، روزنامهنگاران مستقیماً توسط دولت استخدام، کنترل و یا سانسور میشوند. در دیگر کشورها، دولتهایی که مدعی تضمین حقوق مطبوعات هستند، در حقیقت روزنامهنگاران را از طریق تهدید به دستگیری، نابودی یا توقیف اموال (بویژه ابزارهای تولید و انتشار خبر)، شکنجه و یا قتل تهدید میکنند.
روزنامهنگارانی که میخواهند درگیریها، چه جنگهای بین کشورها چه شورشهای درون کشورها را پوشش دهند، اگر هم از حقوق خود مبنی بر حمایت شدن از سوی دولت دست نکشند، اغلب این انتظار را که توسط دولت حمایت شوند کنار میگذارند.
حقوق روزنامهنگاران در مقایسه با حقوق شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی
روزنامهنگاران از همان حقوقی که شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی برخوردارند، بهرهمند هستند. اختیارات روزنامهنگاران نسبت به شهروندان خصوصی، توسط حق زندگی خصوصی شهروندان محدود شدهاست. در عین حال کسانی که مایلند در مطبوعاتی نمودی خوشایند داشته باشند (مثل چهرههای مشهور) به روزنامهنگاران اجازه میدهند که بیش از سایرین به زندگی خصوصی آنها دسترسی داشته باشند. اگر شخصی زندگی خصوصاش را به انظار عمومی کشانده یا در یک حادثه یا رویداد عمومی درگیر شده باشد، ممکن است در آن مورد، حق زندگی خصوصی وی کمرنگ شده یا از بین برود.
شهروندان و سازمانهای خصوصی میتوانند از همکاری با همه یا برخی از روزنامهنگاران امتناع کنند؛ در عین حال در بسیاری از کشورها، قدرتی که روزنامهنگاران از آن برخوردارند اغلب باعث میشود این شگرد بیاثر شده یا نتیجه معکوس بدهد.
در بیشتر کشورها، شهروندان از این حق برخوردارند تا با روزنامهنگارانی که به آنها تهمت زده یا آنان را بدنام میکنند برخورد کنند؛ این شهروندان میتوانند علیه روزنامهنگارانی که با پایمال کردن حقیقت، در مورد آنان مطالب کذب منتشر کردهاند اقامه دعوی کنند. همچنین پروندههای تهمت یا افترا میتوانند به ایجاد تضاد میان حق روزنامهنگاران به انتشار از یک سو و حق شهروندان عادی به داشتن زندگی خصوصی از سوی دیگر منجر شوند. برخی روزنامهنگاران مدعیاند، هدف از آندسته از دعاوی__ یا حتی تهدید به اقامه چنین دعواهایی__ که علیه آنها یا سازمانهای خبری اقامه میشوند، اینست که با توسل به اقدامات پر هزینه قانونی صدای آنان را خفه کنند، حتی اگر شاکی نتواند ادعای خود را ثابت کند. به این حالت، تأثیر رعبآور گفته میشود.
در بسیاری از کشورها، روزنامهنگاران و سازمانهای خبری ناچارند در شرایطی کار کنند که در آن همانطور که از سوی دولت تهدید به انتقام میشوند از سوی شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی نیز مورد تهدید قرار گیرند. دیده شده بسیاری از خلافکاران، سازمانهای خلافکار، احزاب سیاسی، برخی سازمانهای متعصب مذهبی و حتی تودههای مردم، روزنامهنگارانی که بر خلاف میل آنها صحبت میکنند یا مینویسند را تنبیه کردهاند. این تبیهها میتوانند به صورت تهدید، آسیب رسانی به اموال، حمله، شکنجه و یا قتل باشند.
منابع خبرنگارها
گاهی که تعامل روزنامهنگاران با منابع خبری ماهیتی محرمانه دارد، تعمیم آن به آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران قانوناً این حق را میدهد که حتی اگر توسط پلیس یا دادستان بازخواست شدند، هویت منابع را بازگو نکنند؛ این در حالیست که در شرایط عادی عنوان نکردن نام منبع میتواند به عنوان توهین به دادگاه تعبیر شده و منجر به زندانی شدن روزنامهنگار شود.
میزان اختیاراتی که به روزنامهنگاران اعطا میشود از یک کشور به کشوری دیگر متفاوت است؛ به عنوان مثال در بریتانیا نسبت به ایلات متحده، دولت نسبت به آنچه که از آن با عنوان اطلاعات حساس یاد میشود محقتر است و میتواند روزنامه نگاران را مجبور کند تا نام منبعی را که خبر از آن درز کرده افشا کنند. برخی کشورها بویژه زیمبابوه، جمهوری خلق چین و ایران در سرکوب روزنامهنگاران، چه داخلی و چه خارجی، شهرتی خاص دارند.
در دهه اخیر در آمریکا، با وجود عمر طولانی این سنت که روزنامه نگاران میتوانند در تحقیق و تفحصهای دولت نام منابع را برملا نکنند، دیوان عالی یک سری احکام دادگاهی را برای سطوح پایینتر فدرالی تصویب کردهاست که این احکام میتوانند به درجات مختلف، حقوق روزنامهنگاران را در عدم افشای اطلاعات محدود کنند و در پی آن دادستانها در سطوح فدرالی و ایالتی در تلاش بودهاند تا روزنامهنگارانی را که درخواست افشای اطلاعات و منابع تحت حفاظت خود را رد میکنند، به زندان بیندازند.
حق دسترسی به اطلاعات دولتی
مثل بحث منابع، روزنامهنگاران به این حق که توسط دولت به مردم، و، با بسط معنا، به روزنامهنگاران اعطا شده نیاز دارند که به اطلاعاتی که در اختیار دولت است دسترسی داشته باشند. این حقوق نیز از کشوری به کشور دیگر (رجوع کنید به قانون آزادی اطلاعات) و در ایالات متحده از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است. در برخی ایالتها برای ارائه اطلاعات، سیاستهای آزادانهتری حاکم است و برخی دیگر نیز در دهه اخیر تلاش کردهاند تا این حقوق را بیش از پیش بسط دهند. به عنوان مثال نیوجرزی برای تعریف دقیقتر اینکه تحقیق و تفحص عمومی از کدامیک از اسناد دولتی را میتوان ممنوع کرد، قانون سانشاین (شفافسازی) خود را بروزرسانی نموده و آنرا مفصلتر کردهاست.
در ایالات متحده، قانون آزادی اطلاعات (FOIA) برای روزنامهنگاران این حق را تضمین نموده که بتوانند رونوشتهای اسناد دولتی را در اختیار داشته باشند، هر چند که دولت این حق را دارد که در این رونوشتهای اسناد، آن دسته از اطلاعاتی را که قانون آزادی اطلاعات عدم افشای آنرا مجاز میداند، حذف یا مخفی کند. سایر قوانین ایالتی نیز دسترسی به اطلاعات را کنترل میکند (رجوع کنید به آزادی اطلاعات در ایالات متحده). در عین حال دولت بوش بیش از سایرین بر حق خود مبنی بر محدود تر کردن دسترسی مطبوعات به اطلاعات مصر بودهاست تا جاییکه عملکرد آن باعث شده که این ادعاها مطرح شود که دولت در تلاش است تا از قانون آزادی اطلاعات فراتر عمل کند قوانین بین نهادهای مطبوعاتی و دولت فدرال را محدودتر کند. در موارد مختلف، دادگاههای فدرال به روشهای مختلفی عمل کردهاند اما در مورد دسترسی مطبوعات به اطلاعات، اغلب طرف دولت را گرفتهاند.
وبلاگ نویسی
در اواخر دهه نود، رشد انتشارات اینترنتی توسط خود افراد، بویژه سبک وبلاگ یا بلاگ در انتشارات شخصی، این بحث را به میان آورد که «آیا وبلاگنویسان نیز روزنامهنگار هستند؟» در این ارتباط نه تنها مباحثی همچون تعریف نقش و خویشتن و روابط نسبی به میان آمده، بلکه پرسشهای عملیتری در مورد حق دسترسی به اطلاعات و نیز پرسشهای حقوقی در مورد حوزه اختیاراتی که روزنامهنگاران در آن حقوق ویژه دارند—همچون مصونیت در برابر مجبور شدن به افشای اطلاعات و منابع محرمانه به میان آمدهاست.
وبلاگنویسان مترصد رخ دادن مواردی هستند که در مورد حقوقشان به عنوان روزنامهنگار، برای آنها سابقه حقوقی ایجاد کند. به عنوان مثال، در پروندهای که در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ توسط شرکت اپل کامپیوتر اقامه شده بود، یک قاضی دادگاه تجدید نظر اعلام کرد آندسته از نویسندگان آنلاین که از قول منابع بینام اطلاعاتی را منتشر میکنند از سایر مصونیتهایی که سایر روزنامهنگاران دارند برخوردار هستند. این دادگاه اعلام کرد «هیچ اصل یا آزمونی وجود ندارد که در تمیز دادن خبر درست از نادرست، بتوان آنرا اعمال کرد». (
بلایای طبیعی
بلایای طبیعی، به مجموعهای از حوادث زیانبار گفته میشود، که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیشبینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمیتوان وقوع آنها را پیشبینی نمود.
انواع بلایای طبیعی
بلایای طبیعی دارای انواع گوناگونی است. زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، بهمن، رعد و برق، تغییرات شدید درجه حرارت، خشکسالی و آتشفشان نمونههایی از بلایای طبیعی هستند. برخی از بلایای طبیعی، بطور غیر مستقیم، ناشی از عملکردهای انسانی هستند. برای مثال بلایای ناشی از افزایش آلودگی هوا و یا گرم شدن زمین و همچنین سیل ناشی از تخریب جنگلها بهدست انسان از این جملهاند.
خسارات
تنها در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۲۲۰ هزار نفر در سراسر جهان بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست دادهاند. در این میان، زنان قربانیان بیشتری نسبت به مردان دادهاند. بررسیهای آماری بلایای طبیعی، طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲ نشاندهنده آن است که این بلایا روندی افزایش یابنده داشتهاند. بر اساس آمار شدت بلایا چهار برابر، جانباختگان هفت برابر، آسیبدیدگان پنج برابر و خسارتهای مالی سی و هشت برابر شدهاند.
گاهی خسارات ناشی از حادثه ثانویه، بیش از خسارات ناشی از یک بلای طبیعی است. برای مثال گاهی خسارات ناشی از وقوع آتشسوزی پس از وقوع زلزله، از خسارات خود زلزله بیشتر است.
با آنکه اغلب بلایای طبیعی خارج از کنترل انسان به نظر میرسند، ولی خسارات و آسیبهای ناشی از آنها، بطور چشمگیری قابل کنترل است. این موضوع ارتباط مستقیمی با عملیات پیشگیرانه توسط انسان دارد. برای مثال استحکام ابنیه در برابر بارهای افقی جهت کاهش خسارات ناشی از زلزله و یا ایجاد پوشش گیاهی و ساخت بندها و سدها جهت کاهش خسارات ناشی از سیل، از جمله موارد پیشگیرانهاست.
همچنین عکسالعمل صحیح و اصولی نیز میتواند در کاهش آسیبهای ناشی از بلایای طبیعی موثر باشد. برای مثال آوار برداری اصولی پس از وقوع یک رویداد زمینلرزه، میتواند به کاهش خسارات و آسیبها کمک کند.
یکی دیگر از راههای کاهش آثار مخرب بلایای طبیعی، آموزش است. آموزش همچنین میتواند به کاهش اثرات روانی منفی در بلایای طبیعی نیز کمک کند.
یادبودها
از سال ۱۹۸۹ میلادی، دومین چهارشنبه ماه اکتبر هرسال، به عنوان روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شدهاست. در کشور ایران نیز، هفتهای به همین عنوان وجود دارد که آغاز این هفته، همان روز جهانی میباشد.
روزنامه برخط
روزنامه برخط روزنامهای است که از طریق اینترنت در اختیار کاربران قرار میگیرد. روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. روزنامه برخط دارای مزایای زیادی میباشد.
پیشینه در جهان
روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. ازسال ۱۹۹۲، رسانههای آنلاین به طور گستردهای توسعه یافته و به تکامل رسیدهاند.
پیشینه در ایران
در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. اولین روزنامه الکترونیک محض که تاکنون در ایران منتشر شده، خانه ملت است که توسط مجلس شورای اسلامی تهیه و منتشر میشود. اما نخستین روزنامهای که نسخه اینترنتی را فراتر از نسخه چاپی ارائه کرد جام جم آنلاین بود.
مزایای روزنامه نگاری آنلاین
عدم محدودیت زمانی و مکانی
امکان دسترسی به ادبیات جهانی واژهها
امکان استفاده از گرافیک متحرک، صدا، تصویر و نور
امکان ارتباط بی واسطه
امکان شخصی شدن
رفتارهای افقی و بدون سلسله مراتب
اتاق خبر
اتاق خبر به مکان و مرکزی گفته میشود که در آن خبرنگارها-گزارشگرها، ویراستارها و تهیهکنندههای تلویزیونی به همراه دیگر کارکنان مشغول به دریافت خبر برای نشر در روزنامهها، روزنامههای آنلاین و مجلهها و یا برای پخش در رادیو و یا تلویزیون میباشند.
اعلامیه مطبوعاتی
اِعلامیه مَطبوعاتی (که بسته به مورد، اطلاعیه مطبوعاتی و بیانیه مطبوعاتی هم نامیده میشود) گزارش، خبر یا بیانیهای است که بهصورت نوشته یا ضبطشده برای اعضاء رسانههای خبری فرستاده میشود و منظور از آن اعلان کردن مطلبی است که شخص فرستنده آن را دارای ارزش خبری میداند.
اعلامیههای مطبوعاتی معمولاً از طریق پست الکترونیکی، یا دورنگار به ویراستاران مربوطه در روزنامهها، مجلات، ایستگاههای رادیویی یا تلویزیونی فرستاده میشود. گاه از فرستادن اعلامیههای مطبوعاتی برای اعلان کردن یک نشست خبری استفاده میشود.
نشست خبری
نشست خبری، نشست رسانهای یا کنفرانس مطبوعاتی یکی از رویدادهای رسانهای است که در آن خبرسازان از خبرنگاران دعوت میکنند تا برای شنیدن سخنان فرد یا افراد خبرساز و همچنین (اغلب) ارائه پرسشها به مکان مشخصی بیایند.
دو دلیل اصلی برای برگزاری نشستهای خبری وجود دارد. یکی اینکه فرد خبرساز از این طریق میتواند به بسیاری از پرسشهای گزارشگران و خبرنگاران در یک جا و یکباره پاسخ بدهد و دیگر ناچار نیست به تلفنهای بسیار زیاد جواب دهد. و دلیل دوم اینست که شخص میتواند از این راه به موضوع مورد نظر خود که پیش از این مد نظر خبرنگاران قرار نگرفتهبوده پوشش خبری بدهد و افکار عمومی را به آن جلب کند.
خبرنگاری زرد
خبرنگاری زرد به خبرها و خبرنگارانی اطلاق میشود که پایشان را از اصول حرفهای و اخلاقی روزنامه نگاری بیرون گذاشته و در مورد موضوعاتی مانند رسوایی و تهمتهای جنسی، دلالی تهمت و شبهه وارد کردن به دیگران و یا دست آویز کردن موضوعات احساسی برای سوء استفاده بردن از آنها، اطلاق میگردد که به صورت نیمه تعریف شدهای توهین ناتمام (not quite libel) لقب گرفتهاست. این واژه در عصر حکمفرمایی سرمایه داری ما بین دهههای ۱۹ و ۲۰ بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ، بین ژوزف پولیتزر مدیر روزنامه ی نیویورک وورلد و ویلیام راندالف هیسر مدیر روزنامه نیویورک ژورنال در طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد. منتقدین هر دو روزنامه را متهم میکردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامههای خود دست به تحریف و احساسی کردن اخبار میزنند برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه نگاری مسخرهٔ زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپ مردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر میکشید، برگرفته شد.
سر منشا مقابلهٔ پولیتزر با هیسر
پولیتزر روزنامه وورلد (the World) را در سال ۱۸۸۳ پس از ایجاد روزنامه پست خانه سن لویس خرید. شروع کار ناشر با تصحیح انتشارات آلمانی زبان در سن لویس آغاز شده بود و بر اساس این پیش زمینه میدانست که بازار نو بنیادی است و سود آنچنانی را نصیب او نخواهد کرد. پولیتزر سعی کرد تا وورلد را به یک روزنامه سرگرم کننده تبدیل کند و صفحاتش را با عکسهای متفاوت، بازیها و مطالبی که خواننده را جذب خود میکردند پر کند بخصوص برای کسانی که انگلیسی زبان دوم آنها بود.
داستانهای جنایی بسیاری از صفحهها را پر میکرد و تیترهایی مانند «آیا او خودکشی کرد؟» و یا «فریاد بخشش» خوانندگان بی علاقه به خواندن را جذب خود میکرد. گذشته از این موارد پولیتزر برای هر نسخه از روزنامهاش تنها دو سنت میگرفت و هشت تا دوازده صفحه روزنامه دست مشتریان میداد و این در حالی بود که آن زمان روزنامههایی به همین قیمت چهار برگ بیشتر نداشتند. در آن زمان موضوعات احساسی بسیاری در جهان وجود داشت که آنها بی توجه به آنها بودند. پولیتزر عقیده داشت که از روزنامهها میتوان به عنوان ابزاری برای ارتقاء جامعه و قرار دادن جهان در شرایطی که ناچار به اصلاحات اجتماعی باشد. گرمای سال ۱۸۸۳ آمریکا خبرنگاران را برای نوشتن به آپارتمانهای استیجاری منهتن متواری کرد و حاصل این متواری شدن شکل گیری داستانها و گزارشات زیادی در مورد زندگی مخوف مهاجرین و هزینههایی بود که بر آنها تحمیل گشته بود. سرتیتر این مقالهها چیزهایی شبیه «چگونه بچهها پخته میشوند»، «سرخ کردن بچهها بر روی سقف» و «خط نعش کشها» بود که منجر به بالا رفتن تیزاژ روزنامه شد و همچنین اصلاحاتی که پولیتزر در پی آنها بود را در پیش رویش بیشتر هویدا کرد.
تنها دو سال بعد، پولیتزر به قدرت رسید و روزنامهاش بیشترین تیراژ را در کل نیویورک به دست آورد البته نباید این را نیز از نظر دور داشت که در حزب دمکرات نیز دوستانی او را همراهی کردند. ناشرین قدیمی تر که از دیدن موفقیتهای پولیتزر به خشم آمده بودند شروع به انتقاد از داستانهای جنایی و گزارشهای روزنامه او کردند. این در حالی بود که پولیتزر میتوانست به موضوعات جدی تر بپردازد (شیوهای که فهم عمومی در مورد روزنامه نگاری زرد را تحت تاثیر قرار داد). روش پولیتزر تاثیر عمیقی در هیسر ایجاد کرد کسی که از طریق ارث مقدار زیادی پول به دست آورده بود. هیرس روزنامهٔ وورلد را هنگام دانشجویی اش در دانشگاه هارواد میخواند و همان زمان بود که مصمم شد تا روزنامهای به مراتب بهتر از روزنامه وورلد را ایجاد کند.
روزنامه هیسر که اوایل به صورت آزمایشی بیرون میآمد نزدیک به ۲۴٪ از فضای خود را برای داستانهای جنایی، داستانهای تقدیم شده، نمایش نامههای اخلاقی و داستانهای جنسی (البته بنا بر استانداردهای قرن ۲۰ ام) اختصاص داده بود. هیسر توان بلقوهای در پرداخت دادن به کارهای جنایی چاپ شده در روزنامهاش داشت مانند داستان «گروه آدمکشها» که او به خاطر بد رفتاری پلیس با روزنامه نگاران روزنامه، آن را به چاپ رسانید.
علارغم این گونه موضوعات روزنامهٔ او صفحاتش در مورد اخبار جهان را نیز افزایش میداد و همچنین روزنامه نگارانش را به نواحی اطراف و دیگر ایالتها میفرستاد تا از فساد و بی کفایتی افراد دولتی و شهرداریها اطلاعات جمع کنند. در یکی از گزارشات مشهور روزنامه، وینفرد (Winifred) سیاه پوست که از گزارشگران روزنامه بود در بیمارستان سان فرانسیسکو به عنوان بیمار پذیرفته شد و آن زمان بود که کشف کرد با زنان تهی دستی که برای معالجه به بیمارستان مراجعه میکردند با ظلم رفتار میشود. (تمام کارکنان بیمارستان فردای آن روز که روزنامه چاپ شد، از خشم برآشفتند)
روزنامه زنده
روزنامهٔ زنده (به انگلیسی: living newspaper) شکلی از نمایش تئاتری مستند است که در اوایل قرن بیستم پدید آمد و با مسائل روز جامعه سروکار دارد و براساس حقایق تاریخی مستند و طنز سیاسی پایهریزی میشود؛ این نوع نمایش، مانند روزنامه که ستونهای متفاوت دارد، از بخشهای مجزا در کنار هم تشکیل شده است.
خاستگاه رونامههای زنده روسیه دوران انقلاب بلشوویک است.
خبرنگاری آنلاین، سایبر خبرنگاری و یا روزنامهنگاری الکترونیک انواع جدیدی از روزنامهنگاری هستند که به شبکه اینترنت و شبکه جهانی وب ، متکی هستند. از اینگونه خبرنگاریها، در ایران، میتوان به خبرآنلاین اشاره کرد.

وضعیت قانونی
خبرنگارهای سراسر جهان اغلب درکشور خود درمورد دولتها مطلب مینویسند و آن دولتها سیاستها ورسوم کاملاً متفاوتی را در خصوص خبرنگارها دارند که موضوع تحقیق و نوشتار خبرنگارها و آنچه سازمانهای انتشاراتی مجاز به چاپ آن هستند توسط آن سیاستها و رسوم کنترل میشود. بسیاری از دولتهای غربی آزادی مطبوعات را تضمین میکنند و اقداماتی چندان زیادی برای محدود ساختن حقوق آزادی مطبوعات انجام نمیدهند، در حالی که دیگر کشورها به شدت آنچه را که خبرنگارها میتوانند در مورد آن تحقیق کنند یا آن را به چاپ برسانند محدود میسازند. در بسیاری از کشورها، روزنامه نگاران از امتیازات خاصی برخوردارند که عامه مردم از آن بهرهمند نیستند، که از آن جمله میتوان به دسترسی بهتر به وقایع اجتماعی، صحنههای جنایت، کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبههای مفصل با مقامات دولتی، افراد مشهور و سایر چهرههای سرشناس از نظر مردم اشاره کرد. این امتیازات از قدرت مسلم مطبوعات در جلب نظر عموم به طرفداری یا علیه دولتها، مقامات و سیاستهای آنها و نیز از این درک که مطبوعات اغلب نماینده مخاطبانشان هستند نشات میگیرد. این امتیازات از حقوق قانونی روزنامهنگاران فراتر میرود اما لزوماً به واسطه این حقوق تضمین نمیشوند. گاهی ممکن است مقامات دولتی تلاش کنند برخی از روزنامهنگاران را که موقعیت آنها را به مخاطره میاندازند از طریق محروم کردن آنان از همین حقوق که به سایر روزنامهنگاران تسری یافته، تنبیه کنند.
ملتها یا اختیاراتی که رسماً به روزنامهنگاران مجوز فعالیت میدهند، ممکن است در کنار آن مجوزها، حقوق و مسئولیتهای خاصی را نیز به روزنامهنگاران اعطا کنند، اما در ایلات متحده، سنت استقلال مطبوعات از اعمال هر گونه بررسی یا مجوزدهی دولتی، در امان بودهاست. برخی ایالتها قوانین حمایتی صریحی دارند که از روزنامهگاران در برابر هرگونه تحقیق و تفحص دولتی حمایت میکند، اما این تعاریف قانونی از«روزنامهنگار» به دسترسی شخص به مطبوعات چاپی و شبکههای رادیو-تلویزیونی محدود هستند. در همین راستا یک قانون حمایتی در سطح ملی مطرح شدهاست.
در برخی کشورها، روزنامهنگاران مستقیماً توسط دولت استخدام، کنترل و یا سانسور میشوند. در دیگر کشورها، دولتهایی که مدعی تضمین حقوق مطبوعات هستند، در حقیقت روزنامهنگاران را از طریق تهدید به دستگیری، نابودی یا توقیف اموال (بویژه ابزارهای تولید و انتشار خبر)، شکنجه و یا قتل تهدید میکنند.
روزنامهنگارانی که میخواهند درگیریها، چه جنگهای بین کشورها چه شورشهای درون کشورها را پوشش دهند، اگر هم از حقوق خود مبنی بر حمایت شدن از سوی دولت دست نکشند، اغلب این انتظار را که توسط دولت حمایت شوند کنار میگذارند.
حقوق روزنامهنگاران در مقایسه با حقوق شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی
روزنامهنگاران از همان حقوقی که شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی برخوردارند، بهرهمند هستند. اختیارات روزنامهنگاران نسبت به شهروندان خصوصی، توسط حق زندگی خصوصی شهروندان محدود شدهاست. در عین حال کسانی که مایلند در مطبوعاتی نمودی خوشایند داشته باشند (مثل چهرههای مشهور) به روزنامهنگاران اجازه میدهند که بیش از سایرین به زندگی خصوصی آنها دسترسی داشته باشند. اگر شخصی زندگی خصوصاش را به انظار عمومی کشانده یا در یک حادثه یا رویداد عمومی درگیر شده باشد، ممکن است در آن مورد، حق زندگی خصوصی وی کمرنگ شده یا از بین برود.
شهروندان و سازمانهای خصوصی میتوانند از همکاری با همه یا برخی از روزنامهنگاران امتناع کنند؛ در عین حال در بسیاری از کشورها، قدرتی که روزنامهنگاران از آن برخوردارند اغلب باعث میشود این شگرد بیاثر شده یا نتیجه معکوس بدهد.
در بیشتر کشورها، شهروندان از این حق برخوردارند تا با روزنامهنگارانی که به آنها تهمت زده یا آنان را بدنام میکنند برخورد کنند؛ این شهروندان میتوانند علیه روزنامهنگارانی که با پایمال کردن حقیقت، در مورد آنان مطالب کذب منتشر کردهاند اقامه دعوی کنند. همچنین پروندههای تهمت یا افترا میتوانند به ایجاد تضاد میان حق روزنامهنگاران به انتشار از یک سو و حق شهروندان عادی به داشتن زندگی خصوصی از سوی دیگر منجر شوند. برخی روزنامهنگاران مدعیاند، هدف از آندسته از دعاوی__ یا حتی تهدید به اقامه چنین دعواهایی__ که علیه آنها یا سازمانهای خبری اقامه میشوند، اینست که با توسل به اقدامات پر هزینه قانونی صدای آنان را خفه کنند، حتی اگر شاکی نتواند ادعای خود را ثابت کند. به این حالت، تأثیر رعبآور گفته میشود.
در بسیاری از کشورها، روزنامهنگاران و سازمانهای خبری ناچارند در شرایطی کار کنند که در آن همانطور که از سوی دولت تهدید به انتقام میشوند از سوی شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی نیز مورد تهدید قرار گیرند. دیده شده بسیاری از خلافکاران، سازمانهای خلافکار، احزاب سیاسی، برخی سازمانهای متعصب مذهبی و حتی تودههای مردم، روزنامهنگارانی که بر خلاف میل آنها صحبت میکنند یا مینویسند را تنبیه کردهاند. این تبیهها میتوانند به صورت تهدید، آسیب رسانی به اموال، حمله، شکنجه و یا قتل باشند.
منابع خبرنگارها
گاهی که تعامل روزنامهنگاران با منابع خبری ماهیتی محرمانه دارد، تعمیم آن به آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران قانوناً این حق را میدهد که حتی اگر توسط پلیس یا دادستان بازخواست شدند، هویت منابع را بازگو نکنند؛ این در حالیست که در شرایط عادی عنوان نکردن نام منبع میتواند به عنوان توهین به دادگاه تعبیر شده و منجر به زندانی شدن روزنامهنگار شود.
میزان اختیاراتی که به روزنامهنگاران اعطا میشود از یک کشور به کشوری دیگر متفاوت است؛ به عنوان مثال در بریتانیا نسبت به ایلات متحده، دولت نسبت به آنچه که از آن با عنوان اطلاعات حساس یاد میشود محقتر است و میتواند روزنامه نگاران را مجبور کند تا نام منبعی را که خبر از آن درز کرده افشا کنند. برخی کشورها بویژه زیمبابوه، جمهوری خلق چین و ایران در سرکوب روزنامهنگاران، چه داخلی و چه خارجی، شهرتی خاص دارند.
در دهه اخیر در آمریکا، با وجود عمر طولانی این سنت که روزنامه نگاران میتوانند در تحقیق و تفحصهای دولت نام منابع را برملا نکنند، دیوان عالی یک سری احکام دادگاهی را برای سطوح پایینتر فدرالی تصویب کردهاست که این احکام میتوانند به درجات مختلف، حقوق روزنامهنگاران را در عدم افشای اطلاعات محدود کنند و در پی آن دادستانها در سطوح فدرالی و ایالتی در تلاش بودهاند تا روزنامهنگارانی را که درخواست افشای اطلاعات و منابع تحت حفاظت خود را رد میکنند، به زندان بیندازند.
حق دسترسی به اطلاعات دولتی
مثل بحث منابع، روزنامهنگاران به این حق که توسط دولت به مردم، و، با بسط معنا، به روزنامهنگاران اعطا شده نیاز دارند که به اطلاعاتی که در اختیار دولت است دسترسی داشته باشند. این حقوق نیز از کشوری به کشور دیگر (رجوع کنید به قانون آزادی اطلاعات) و در ایالات متحده از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است. در برخی ایالتها برای ارائه اطلاعات، سیاستهای آزادانهتری حاکم است و برخی دیگر نیز در دهه اخیر تلاش کردهاند تا این حقوق را بیش از پیش بسط دهند. به عنوان مثال نیوجرزی برای تعریف دقیقتر اینکه تحقیق و تفحص عمومی از کدامیک از اسناد دولتی را میتوان ممنوع کرد، قانون سانشاین (شفافسازی) خود را بروزرسانی نموده و آنرا مفصلتر کردهاست.
در ایالات متحده، قانون آزادی اطلاعات (FOIA) برای روزنامهنگاران این حق را تضمین نموده که بتوانند رونوشتهای اسناد دولتی را در اختیار داشته باشند، هر چند که دولت این حق را دارد که در این رونوشتهای اسناد، آن دسته از اطلاعاتی را که قانون آزادی اطلاعات عدم افشای آنرا مجاز میداند، حذف یا مخفی کند. سایر قوانین ایالتی نیز دسترسی به اطلاعات را کنترل میکند (رجوع کنید به آزادی اطلاعات در ایالات متحده). در عین حال دولت بوش بیش از سایرین بر حق خود مبنی بر محدود تر کردن دسترسی مطبوعات به اطلاعات مصر بودهاست تا جاییکه عملکرد آن باعث شده که این ادعاها مطرح شود که دولت در تلاش است تا از قانون آزادی اطلاعات فراتر عمل کند قوانین بین نهادهای مطبوعاتی و دولت فدرال را محدودتر کند. در موارد مختلف، دادگاههای فدرال به روشهای مختلفی عمل کردهاند اما در مورد دسترسی مطبوعات به اطلاعات، اغلب طرف دولت را گرفتهاند.
وبلاگ نویسی
در اواخر دهه نود، رشد انتشارات اینترنتی توسط خود افراد، بویژه سبک وبلاگ یا بلاگ در انتشارات شخصی، این بحث را به میان آورد که «آیا وبلاگنویسان نیز روزنامهنگار هستند؟» در این ارتباط نه تنها مباحثی همچون تعریف نقش و خویشتن و روابط نسبی به میان آمده، بلکه پرسشهای عملیتری در مورد حق دسترسی به اطلاعات و نیز پرسشهای حقوقی در مورد حوزه اختیاراتی که روزنامهنگاران در آن حقوق ویژه دارند—همچون مصونیت در برابر مجبور شدن به افشای اطلاعات و منابع محرمانه به میان آمدهاست.
وبلاگنویسان مترصد رخ دادن مواردی هستند که در مورد حقوقشان به عنوان روزنامهنگار، برای آنها سابقه حقوقی ایجاد کند. به عنوان مثال، در پروندهای که در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ توسط شرکت اپل کامپیوتر اقامه شده بود، یک قاضی دادگاه تجدید نظر اعلام کرد آندسته از نویسندگان آنلاین که از قول منابع بینام اطلاعاتی را منتشر میکنند از سایر مصونیتهایی که سایر روزنامهنگاران دارند برخوردار هستند. این دادگاه اعلام کرد «هیچ اصل یا آزمونی وجود ندارد که در تمیز دادن خبر درست از نادرست، بتوان آنرا اعمال کرد». (
بلایای طبیعی
بلایای طبیعی، به مجموعهای از حوادث زیانبار گفته میشود، که منشاء انسانی ندارند. این حوادث معمولاً غیرقابل پیشبینی بوده و یا حداقل از مدتهای طولانی قبل نمیتوان وقوع آنها را پیشبینی نمود.
انواع بلایای طبیعی
بلایای طبیعی دارای انواع گوناگونی است. زلزله، سیل، طوفان، گردباد، سونامی، تگرگ، بهمن، رعد و برق، تغییرات شدید درجه حرارت، خشکسالی و آتشفشان نمونههایی از بلایای طبیعی هستند. برخی از بلایای طبیعی، بطور غیر مستقیم، ناشی از عملکردهای انسانی هستند. برای مثال بلایای ناشی از افزایش آلودگی هوا و یا گرم شدن زمین و همچنین سیل ناشی از تخریب جنگلها بهدست انسان از این جملهاند.
خسارات
تنها در سال ۲۰۰۸ میلادی، ۲۲۰ هزار نفر در سراسر جهان بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست دادهاند. در این میان، زنان قربانیان بیشتری نسبت به مردان دادهاند. بررسیهای آماری بلایای طبیعی، طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲ نشاندهنده آن است که این بلایا روندی افزایش یابنده داشتهاند. بر اساس آمار شدت بلایا چهار برابر، جانباختگان هفت برابر، آسیبدیدگان پنج برابر و خسارتهای مالی سی و هشت برابر شدهاند.
گاهی خسارات ناشی از حادثه ثانویه، بیش از خسارات ناشی از یک بلای طبیعی است. برای مثال گاهی خسارات ناشی از وقوع آتشسوزی پس از وقوع زلزله، از خسارات خود زلزله بیشتر است.
با آنکه اغلب بلایای طبیعی خارج از کنترل انسان به نظر میرسند، ولی خسارات و آسیبهای ناشی از آنها، بطور چشمگیری قابل کنترل است. این موضوع ارتباط مستقیمی با عملیات پیشگیرانه توسط انسان دارد. برای مثال استحکام ابنیه در برابر بارهای افقی جهت کاهش خسارات ناشی از زلزله و یا ایجاد پوشش گیاهی و ساخت بندها و سدها جهت کاهش خسارات ناشی از سیل، از جمله موارد پیشگیرانهاست.
همچنین عکسالعمل صحیح و اصولی نیز میتواند در کاهش آسیبهای ناشی از بلایای طبیعی موثر باشد. برای مثال آوار برداری اصولی پس از وقوع یک رویداد زمینلرزه، میتواند به کاهش خسارات و آسیبها کمک کند.
یکی دیگر از راههای کاهش آثار مخرب بلایای طبیعی، آموزش است. آموزش همچنین میتواند به کاهش اثرات روانی منفی در بلایای طبیعی نیز کمک کند.
یادبودها
از سال ۱۹۸۹ میلادی، دومین چهارشنبه ماه اکتبر هرسال، به عنوان روز جهانی کاهش اثرات بلایای طبیعی نامگذاری شدهاست. در کشور ایران نیز، هفتهای به همین عنوان وجود دارد که آغاز این هفته، همان روز جهانی میباشد.
روزنامه برخط
روزنامه برخط روزنامهای است که از طریق اینترنت در اختیار کاربران قرار میگیرد. روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. روزنامه برخط دارای مزایای زیادی میباشد.
پیشینه در جهان
روزنامه شیکاگو تریبیون در سال ۱۹۹۲ نخستین روزنامه برخطی بود که محتوای خود را به صورت الکترونیک ارائه کرد. ازسال ۱۹۹۲، رسانههای آنلاین به طور گستردهای توسعه یافته و به تکامل رسیدهاند.
پیشینه در ایران
در ایران، روزنامه همشهری نخستین روزنامهای بود که در سال ۱۳۷۳ نسخه الکترونیک روزنامه چاپی خود را منتشر کرد. اولین روزنامه الکترونیک محض که تاکنون در ایران منتشر شده، خانه ملت است که توسط مجلس شورای اسلامی تهیه و منتشر میشود. اما نخستین روزنامهای که نسخه اینترنتی را فراتر از نسخه چاپی ارائه کرد جام جم آنلاین بود.
مزایای روزنامه نگاری آنلاین
عدم محدودیت زمانی و مکانی
امکان دسترسی به ادبیات جهانی واژهها
امکان استفاده از گرافیک متحرک، صدا، تصویر و نور
امکان ارتباط بی واسطه
امکان شخصی شدن
رفتارهای افقی و بدون سلسله مراتب
اتاق خبر
اتاق خبر به مکان و مرکزی گفته میشود که در آن خبرنگارها-گزارشگرها، ویراستارها و تهیهکنندههای تلویزیونی به همراه دیگر کارکنان مشغول به دریافت خبر برای نشر در روزنامهها، روزنامههای آنلاین و مجلهها و یا برای پخش در رادیو و یا تلویزیون میباشند.
اعلامیه مطبوعاتی
اِعلامیه مَطبوعاتی (که بسته به مورد، اطلاعیه مطبوعاتی و بیانیه مطبوعاتی هم نامیده میشود) گزارش، خبر یا بیانیهای است که بهصورت نوشته یا ضبطشده برای اعضاء رسانههای خبری فرستاده میشود و منظور از آن اعلان کردن مطلبی است که شخص فرستنده آن را دارای ارزش خبری میداند.
اعلامیههای مطبوعاتی معمولاً از طریق پست الکترونیکی، یا دورنگار به ویراستاران مربوطه در روزنامهها، مجلات، ایستگاههای رادیویی یا تلویزیونی فرستاده میشود. گاه از فرستادن اعلامیههای مطبوعاتی برای اعلان کردن یک نشست خبری استفاده میشود.
نشست خبری
نشست خبری، نشست رسانهای یا کنفرانس مطبوعاتی یکی از رویدادهای رسانهای است که در آن خبرسازان از خبرنگاران دعوت میکنند تا برای شنیدن سخنان فرد یا افراد خبرساز و همچنین (اغلب) ارائه پرسشها به مکان مشخصی بیایند.
دو دلیل اصلی برای برگزاری نشستهای خبری وجود دارد. یکی اینکه فرد خبرساز از این طریق میتواند به بسیاری از پرسشهای گزارشگران و خبرنگاران در یک جا و یکباره پاسخ بدهد و دیگر ناچار نیست به تلفنهای بسیار زیاد جواب دهد. و دلیل دوم اینست که شخص میتواند از این راه به موضوع مورد نظر خود که پیش از این مد نظر خبرنگاران قرار نگرفتهبوده پوشش خبری بدهد و افکار عمومی را به آن جلب کند.
خبرنگاری زرد
خبرنگاری زرد به خبرها و خبرنگارانی اطلاق میشود که پایشان را از اصول حرفهای و اخلاقی روزنامه نگاری بیرون گذاشته و در مورد موضوعاتی مانند رسوایی و تهمتهای جنسی، دلالی تهمت و شبهه وارد کردن به دیگران و یا دست آویز کردن موضوعات احساسی برای سوء استفاده بردن از آنها، اطلاق میگردد که به صورت نیمه تعریف شدهای توهین ناتمام (not quite libel) لقب گرفتهاست. این واژه در عصر حکمفرمایی سرمایه داری ما بین دهههای ۱۹ و ۲۰ بین دو نفر از اصحاب مطبوعات رخ داد. این جنگ تیراژ، بین ژوزف پولیتزر مدیر روزنامه ی نیویورک وورلد و ویلیام راندالف هیسر مدیر روزنامه نیویورک ژورنال در طی سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۸۹۵ رخ داد. منتقدین هر دو روزنامه را متهم میکردند که برای بالا بردن تیراژ روزنامههای خود دست به تحریف و احساسی کردن اخبار میزنند برای همین مطبوعات نیویورک واژهٔ «روزنامه نگاری مسخرهٔ زرد» را در سال ۱۸۹۷ برای این منظور در نظر گرفتند. این نام از یک کمیک استریپ مردمی که در آن زمان معروف شده بود و دو روزنامه را به صورت کاغذهایی زرد به تصویر میکشید، برگرفته شد.
سر منشا مقابلهٔ پولیتزر با هیسر
پولیتزر روزنامه وورلد (the World) را در سال ۱۸۸۳ پس از ایجاد روزنامه پست خانه سن لویس خرید. شروع کار ناشر با تصحیح انتشارات آلمانی زبان در سن لویس آغاز شده بود و بر اساس این پیش زمینه میدانست که بازار نو بنیادی است و سود آنچنانی را نصیب او نخواهد کرد. پولیتزر سعی کرد تا وورلد را به یک روزنامه سرگرم کننده تبدیل کند و صفحاتش را با عکسهای متفاوت، بازیها و مطالبی که خواننده را جذب خود میکردند پر کند بخصوص برای کسانی که انگلیسی زبان دوم آنها بود.
داستانهای جنایی بسیاری از صفحهها را پر میکرد و تیترهایی مانند «آیا او خودکشی کرد؟» و یا «فریاد بخشش» خوانندگان بی علاقه به خواندن را جذب خود میکرد. گذشته از این موارد پولیتزر برای هر نسخه از روزنامهاش تنها دو سنت میگرفت و هشت تا دوازده صفحه روزنامه دست مشتریان میداد و این در حالی بود که آن زمان روزنامههایی به همین قیمت چهار برگ بیشتر نداشتند. در آن زمان موضوعات احساسی بسیاری در جهان وجود داشت که آنها بی توجه به آنها بودند. پولیتزر عقیده داشت که از روزنامهها میتوان به عنوان ابزاری برای ارتقاء جامعه و قرار دادن جهان در شرایطی که ناچار به اصلاحات اجتماعی باشد. گرمای سال ۱۸۸۳ آمریکا خبرنگاران را برای نوشتن به آپارتمانهای استیجاری منهتن متواری کرد و حاصل این متواری شدن شکل گیری داستانها و گزارشات زیادی در مورد زندگی مخوف مهاجرین و هزینههایی بود که بر آنها تحمیل گشته بود. سرتیتر این مقالهها چیزهایی شبیه «چگونه بچهها پخته میشوند»، «سرخ کردن بچهها بر روی سقف» و «خط نعش کشها» بود که منجر به بالا رفتن تیزاژ روزنامه شد و همچنین اصلاحاتی که پولیتزر در پی آنها بود را در پیش رویش بیشتر هویدا کرد.
تنها دو سال بعد، پولیتزر به قدرت رسید و روزنامهاش بیشترین تیراژ را در کل نیویورک به دست آورد البته نباید این را نیز از نظر دور داشت که در حزب دمکرات نیز دوستانی او را همراهی کردند. ناشرین قدیمی تر که از دیدن موفقیتهای پولیتزر به خشم آمده بودند شروع به انتقاد از داستانهای جنایی و گزارشهای روزنامه او کردند. این در حالی بود که پولیتزر میتوانست به موضوعات جدی تر بپردازد (شیوهای که فهم عمومی در مورد روزنامه نگاری زرد را تحت تاثیر قرار داد). روش پولیتزر تاثیر عمیقی در هیسر ایجاد کرد کسی که از طریق ارث مقدار زیادی پول به دست آورده بود. هیرس روزنامهٔ وورلد را هنگام دانشجویی اش در دانشگاه هارواد میخواند و همان زمان بود که مصمم شد تا روزنامهای به مراتب بهتر از روزنامه وورلد را ایجاد کند.
روزنامه هیسر که اوایل به صورت آزمایشی بیرون میآمد نزدیک به ۲۴٪ از فضای خود را برای داستانهای جنایی، داستانهای تقدیم شده، نمایش نامههای اخلاقی و داستانهای جنسی (البته بنا بر استانداردهای قرن ۲۰ ام) اختصاص داده بود. هیسر توان بلقوهای در پرداخت دادن به کارهای جنایی چاپ شده در روزنامهاش داشت مانند داستان «گروه آدمکشها» که او به خاطر بد رفتاری پلیس با روزنامه نگاران روزنامه، آن را به چاپ رسانید.
علارغم این گونه موضوعات روزنامهٔ او صفحاتش در مورد اخبار جهان را نیز افزایش میداد و همچنین روزنامه نگارانش را به نواحی اطراف و دیگر ایالتها میفرستاد تا از فساد و بی کفایتی افراد دولتی و شهرداریها اطلاعات جمع کنند. در یکی از گزارشات مشهور روزنامه، وینفرد (Winifred) سیاه پوست که از گزارشگران روزنامه بود در بیمارستان سان فرانسیسکو به عنوان بیمار پذیرفته شد و آن زمان بود که کشف کرد با زنان تهی دستی که برای معالجه به بیمارستان مراجعه میکردند با ظلم رفتار میشود. (تمام کارکنان بیمارستان فردای آن روز که روزنامه چاپ شد، از خشم برآشفتند)
روزنامه زنده
روزنامهٔ زنده (به انگلیسی: living newspaper) شکلی از نمایش تئاتری مستند است که در اوایل قرن بیستم پدید آمد و با مسائل روز جامعه سروکار دارد و براساس حقایق تاریخی مستند و طنز سیاسی پایهریزی میشود؛ این نوع نمایش، مانند روزنامه که ستونهای متفاوت دارد، از بخشهای مجزا در کنار هم تشکیل شده است.
خاستگاه رونامههای زنده روسیه دوران انقلاب بلشوویک است.
6:01 pm
سیمکارت
سیم کارت یا شناسکارت (ماژول شناسانندهٔ مشترک) کارتی هوشمند برای تلفنهای همراه است. سیم کارت به طور امن کلیدهای مشترک-سرویس دهنده را برای شناساندن یک تلفن همراه در خود نگه میدارد. یک سیم کارت به کاربران اجازه میدهد که گوشی تلفن خود را به آسانی فقط با خارج کردن سیم کارت و قراردادن آن در گوشی دیگر تغییر دهند.

استفادهٔ سیم کارت در شبکههای GSM است. معادل سیم کارت در شبکههای UMTS به نام USIM یا Universal Sim است، در حالیکه ماژول خارج شوندهٔ معرفی کننده کاربر (RUIM) در تلفنهای CDMA بیشتر کاربرد دارد.
سیم کارت در دو اندازه استاندارد موجود است. اولی اندازه یک کارت اعتباری (۸۵٫۶۰م. م × ۵۳٫۹۸ م. م × ۰٫۷۶م. م) است. جدیدتر که خیلی محبوب تر هم است، اندازه مینیاتوری با ۲۵ م. م در طول، ۱۵ م. م ارتفاع و نازکی به اندازه ۰٫۷۶ م. م دارد.
W-SIM سیم کارتی هست که هسته فناوری سلولی را با کارتی درون خودش کامل میکند.
GSM 11.11 معرفی کننده مشخصات سیم کارت است. GSM 11.14 معرفی کننده مشخصات برنامههای ابزاری SIM برای سیم کارت است.
اندازه ذخیرهسازی حافظه
نوعی ارزان قیمت سیم کارت (فقط GSM 11.11) حافظه کمی دارد، چیزی در حدود ۲-۳ کیلوبایت که در GSM 11.11 تعریف شده است (برای دفترچه تلفن و شبیه آن). همان نوع حافظه داده مستقیماً توسط گوشی مهیا میشود. بخش بازاری سیم کارتهای ارزان قیمت، پایداری آنها است.
سیم کارتهایی با کاربردهای اضافی (GSM 11.14) در اندازهٔ حافظههای زیادی موجود است، بیشترین آنهای یک گیگابایت است. کوچکترین آنها از همان نوع ۳۲ کیلوبایت و ۱۶ کیلوبایت است که در جاهایی که شبکههای GSM کمتر گسترش یافته استفاده میشوند. اندازههای بزرگتری برای حافظه سیم کارت هم وجود دارد که بین ۱۲۸ تا ۱۰۲۴ مگابایت است.
حافظه سیم کارت بیشتر به ارائه دهنده خدمات مربوط میشود.
در پایان ۲۰۰۶ بیشترین نوع سیم کارت GSM ای که در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت از نوع ۶۴ کیلوبایتی بود.
تغذیه
سه نوع ولتاژ کار برای سیم کارتها وجود دارد: ۵ ولت، ۳ ولت و ۱٫۸ ولت. سیمکارتهای قبل از سال ۱۹۹۸ اکثراً ۵ ولت بودند. سیمکارتهای بعدی با ۵ ولت و ۳ ولت سازگارند. سیمکارتهای مدرن همگی هر سه ولتاژ کار را پشتبیانی میکنند.
سیستمعاملها
سیستمعاملهای سیم کارت به طور معمول بر دو نوع هستند: سیستمعاملهای محلی و کارتهای جاوا. سیم کارتهای محلی نرمافزارهای اختصاصی ارائه دهنده سرویس را در خود دارند همانطور که کارتهای جاوا بر پایه استانداردهایی هستند، کارتهای جاوا نوع خاصی از زیر مجموعهٔ زبان برنامه نویسی جاوا هستند که برای اجرا برروی دستگاههای کوچک هدف گذاری شدهاند.
داده
سیم کارتها اطلاعات مشخص شده توسط شبکه را برای تصدیق هویت و معرفی مشترک به شبکه را در خود دارند، مهمترین این اطلاعات عبارت اند سیمکارت و IMSI و Ki و LAI. یک سیم کارت همچنین اطلاعات دیگری نظیر شماره SMSC (مرکز سرویس پیغام کوتاه)، نام ارائه دهنده خدمات (SPN)، شمارههای تماس خدمات (SDN) و برنامههای سرویس ارزش افزوده (VAS). (رجوع کنید به GSM 11.11)
ICCID
هر سیم کارت به طور بینالمللی با ICC-ID (شماره کارت مداری بینالمللی) شناخته میشود. ICCID در درون سیم کارت ذخیره میشود و همچنین برروی بدنه سیم کارت در طی فرایندی به نام شخصی سازی چاپ یا حک میشوند.
IMSI
هر سیم کارت برروی شبکه خودش توسط نگه داری یکتایی مشخص کننده بینالمللی تلفن مشترک شناسایی میشود. اپراتورهای تلفن همراه با استفاده از IMSI تماسهای تلفن همراه مشترک و ارتباط آن را با دیگر سیم کارتها برقرار میکنند.
کلید تصدیق هویت (Ki)
یک مقدار ۱۶ بایتی است که برای تصدیق هویت سیم کارت برروی شبکه تلفن همراه استفاده میشود. هر سیم کارت یک Ki به صورت یکتا دارند که توسط اپراتور تلفن همراه طی فرایند شخصی سازی به آن نسبت داده میشود. همچنین Ki در پایگاه داده شبکه (شناخته شده به عنوان HLR) ثبت میشود.
پروسه تصدیق هویت
در هنگام راه اندازی تلفن همراه، سیم کارت، IMSI خود را به اپراتور تلفن همراه با درخواست دسترسی و تصدیق هویت میفرستد.
اپراتور تلفن همراه در پایگاه داده خود به دنبال IMSI درخواست شده با Ki مشخص شده میگردد.
سپس اپراتور تلفن همراه یک عدد تصادفی ایجاد میکند و آن را با تلفیق در Ki یک شماره به نام درخواست واردشده (SRES_1) ایجاد میکند.
سپس اپراتور شبکه عدد تصادفی را به سیم کارت میفرستد و سیم کارت هم آن عدد تصادفی را Ki در خودش تلفیق میکند و SRES_2 را ایجاد میکند و آن را به اپراتور میفرستد.
سپس اپراتور شبکه SRES_1 محاسبه شده خودش را با SRES_2 محاسبه شده توسط سیم کارت مقایسه میکند. اگر دو شماره با هم یکی شدند سیم کارت تصدیق شده و اجازه دسترسی به شبکه را پیدا میکند.
معرفیکننده موقعیت محلی
سیم کارت وضعیت اطلاعات شبکه که از طرف شبکه به آن پخش میشود را دخیره میکند، مانند معرفی کننده موقعیت محلی (LAI). اپراتورها به محدودههای مختلفی تقسیم شدهاند، که هرکدام یک شماره LAI منحصربهفرد دارد. هنگامی که تلفن همراه موقعیت خود را از یک محدوده به محدوده دیگری تغییر میدهد، آن اطلاعات جدید LAI را در سیم کارت ذخیره کرده و به اپراتور شبکه میفرستد تا موقعیت جدید خود را مشخص کند.
اندازه سیم کارت
سیم کارت در طی سالها علاوه بر پیشرفت، سایز خود را نیز تغییر داده است، سیم کارت سایز کامل، سیم کارت مینی، میکروسیم و نانوسیم که با دستگاهای مختلف کار میکنند. همزمان با کاهش سایز دستگاهها تولید کنندگان نیز سعی کردند در اندازه سیم کارتها تغییراتی بدهند.
اولین سایز سیم کارت به صورت سایز کامل بود(1FF): این سایز تقریباً اندازه کارتهای اعتباری بانکی بود.(۸۵٫۶۰ میلیمتر در ۵۳٫۹۸ میلیمتر به ضحامت ۰٫۷۶ میلیمتر) پس از آن سیم کارت مینی وارد بازار شد(2FF) که بخش کوچکتری از همان سیم کارت بود.(با ضخامت قبلی و ۲۵ میلیمتر در ۱۵ میلیمتر) نسخه بعدی سیم کارت که با نام سیم کارت میکرو(3FF) وارد شد بازهم طول و عرض کمتری نسبت به قبل داشت.(۱۵ میلیمتر در ۱۲ میلیمتر) با کوچکتر شدن سایز سیم کارت، سازگاری آنها با نسخ قبلی همچنان رعایت شد، به همین علت با دستگاههای برش خاص و یا قاب مخصوص میتوان سه نوع ابتدایی سیم کارتها را به یکدیگر تبدیل کرد بدون آنکه مدار سیم کارت صدمهای ببیند.
سرانجام نیز در سال ۲۰۱۲ نانو سیم کارت (4FF) تولید شد. این سیم کارت بازهم کوچکتر شد. البته برعکس تکامل نمونههای قبلی علاوه بر کاهش طول و عرض، ضخامتش نیز کاهش یافت.(۱۲میلیمتر در ۸٫۸ میلیمتر با ضخامت ۰٫۷ میلیمتر) در سیم کارت نانو ضخامت پردازشگر به همراه بدنه ضخامتی معادل ۰٫۷ دارد که حدوداً ۱۵ درصد نسبت به نسخ قبلی کاهش ضخامت داشته است.
سیم کارتهای نانو با سازگاری کامل با نسخههای قبلی ساخته شده است بنابراین میتوان آنها را با آداپتور مخصوص در دستگاههای قبلی نیز قرارد داد و استفاده کرد.
سیم کارت یا شناسکارت (ماژول شناسانندهٔ مشترک) کارتی هوشمند برای تلفنهای همراه است. سیم کارت به طور امن کلیدهای مشترک-سرویس دهنده را برای شناساندن یک تلفن همراه در خود نگه میدارد. یک سیم کارت به کاربران اجازه میدهد که گوشی تلفن خود را به آسانی فقط با خارج کردن سیم کارت و قراردادن آن در گوشی دیگر تغییر دهند.

استفادهٔ سیم کارت در شبکههای GSM است. معادل سیم کارت در شبکههای UMTS به نام USIM یا Universal Sim است، در حالیکه ماژول خارج شوندهٔ معرفی کننده کاربر (RUIM) در تلفنهای CDMA بیشتر کاربرد دارد.
سیم کارت در دو اندازه استاندارد موجود است. اولی اندازه یک کارت اعتباری (۸۵٫۶۰م. م × ۵۳٫۹۸ م. م × ۰٫۷۶م. م) است. جدیدتر که خیلی محبوب تر هم است، اندازه مینیاتوری با ۲۵ م. م در طول، ۱۵ م. م ارتفاع و نازکی به اندازه ۰٫۷۶ م. م دارد.
W-SIM سیم کارتی هست که هسته فناوری سلولی را با کارتی درون خودش کامل میکند.
GSM 11.11 معرفی کننده مشخصات سیم کارت است. GSM 11.14 معرفی کننده مشخصات برنامههای ابزاری SIM برای سیم کارت است.
اندازه ذخیرهسازی حافظه
نوعی ارزان قیمت سیم کارت (فقط GSM 11.11) حافظه کمی دارد، چیزی در حدود ۲-۳ کیلوبایت که در GSM 11.11 تعریف شده است (برای دفترچه تلفن و شبیه آن). همان نوع حافظه داده مستقیماً توسط گوشی مهیا میشود. بخش بازاری سیم کارتهای ارزان قیمت، پایداری آنها است.
سیم کارتهایی با کاربردهای اضافی (GSM 11.14) در اندازهٔ حافظههای زیادی موجود است، بیشترین آنهای یک گیگابایت است. کوچکترین آنها از همان نوع ۳۲ کیلوبایت و ۱۶ کیلوبایت است که در جاهایی که شبکههای GSM کمتر گسترش یافته استفاده میشوند. اندازههای بزرگتری برای حافظه سیم کارت هم وجود دارد که بین ۱۲۸ تا ۱۰۲۴ مگابایت است.
حافظه سیم کارت بیشتر به ارائه دهنده خدمات مربوط میشود.
در پایان ۲۰۰۶ بیشترین نوع سیم کارت GSM ای که در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت از نوع ۶۴ کیلوبایتی بود.
تغذیه
سه نوع ولتاژ کار برای سیم کارتها وجود دارد: ۵ ولت، ۳ ولت و ۱٫۸ ولت. سیمکارتهای قبل از سال ۱۹۹۸ اکثراً ۵ ولت بودند. سیمکارتهای بعدی با ۵ ولت و ۳ ولت سازگارند. سیمکارتهای مدرن همگی هر سه ولتاژ کار را پشتبیانی میکنند.
سیستمعاملها
سیستمعاملهای سیم کارت به طور معمول بر دو نوع هستند: سیستمعاملهای محلی و کارتهای جاوا. سیم کارتهای محلی نرمافزارهای اختصاصی ارائه دهنده سرویس را در خود دارند همانطور که کارتهای جاوا بر پایه استانداردهایی هستند، کارتهای جاوا نوع خاصی از زیر مجموعهٔ زبان برنامه نویسی جاوا هستند که برای اجرا برروی دستگاههای کوچک هدف گذاری شدهاند.
داده
سیم کارتها اطلاعات مشخص شده توسط شبکه را برای تصدیق هویت و معرفی مشترک به شبکه را در خود دارند، مهمترین این اطلاعات عبارت اند سیمکارت و IMSI و Ki و LAI. یک سیم کارت همچنین اطلاعات دیگری نظیر شماره SMSC (مرکز سرویس پیغام کوتاه)، نام ارائه دهنده خدمات (SPN)، شمارههای تماس خدمات (SDN) و برنامههای سرویس ارزش افزوده (VAS). (رجوع کنید به GSM 11.11)
ICCID
هر سیم کارت به طور بینالمللی با ICC-ID (شماره کارت مداری بینالمللی) شناخته میشود. ICCID در درون سیم کارت ذخیره میشود و همچنین برروی بدنه سیم کارت در طی فرایندی به نام شخصی سازی چاپ یا حک میشوند.
IMSI
هر سیم کارت برروی شبکه خودش توسط نگه داری یکتایی مشخص کننده بینالمللی تلفن مشترک شناسایی میشود. اپراتورهای تلفن همراه با استفاده از IMSI تماسهای تلفن همراه مشترک و ارتباط آن را با دیگر سیم کارتها برقرار میکنند.
کلید تصدیق هویت (Ki)
یک مقدار ۱۶ بایتی است که برای تصدیق هویت سیم کارت برروی شبکه تلفن همراه استفاده میشود. هر سیم کارت یک Ki به صورت یکتا دارند که توسط اپراتور تلفن همراه طی فرایند شخصی سازی به آن نسبت داده میشود. همچنین Ki در پایگاه داده شبکه (شناخته شده به عنوان HLR) ثبت میشود.
پروسه تصدیق هویت
در هنگام راه اندازی تلفن همراه، سیم کارت، IMSI خود را به اپراتور تلفن همراه با درخواست دسترسی و تصدیق هویت میفرستد.
اپراتور تلفن همراه در پایگاه داده خود به دنبال IMSI درخواست شده با Ki مشخص شده میگردد.
سپس اپراتور تلفن همراه یک عدد تصادفی ایجاد میکند و آن را با تلفیق در Ki یک شماره به نام درخواست واردشده (SRES_1) ایجاد میکند.
سپس اپراتور شبکه عدد تصادفی را به سیم کارت میفرستد و سیم کارت هم آن عدد تصادفی را Ki در خودش تلفیق میکند و SRES_2 را ایجاد میکند و آن را به اپراتور میفرستد.
سپس اپراتور شبکه SRES_1 محاسبه شده خودش را با SRES_2 محاسبه شده توسط سیم کارت مقایسه میکند. اگر دو شماره با هم یکی شدند سیم کارت تصدیق شده و اجازه دسترسی به شبکه را پیدا میکند.
معرفیکننده موقعیت محلی
سیم کارت وضعیت اطلاعات شبکه که از طرف شبکه به آن پخش میشود را دخیره میکند، مانند معرفی کننده موقعیت محلی (LAI). اپراتورها به محدودههای مختلفی تقسیم شدهاند، که هرکدام یک شماره LAI منحصربهفرد دارد. هنگامی که تلفن همراه موقعیت خود را از یک محدوده به محدوده دیگری تغییر میدهد، آن اطلاعات جدید LAI را در سیم کارت ذخیره کرده و به اپراتور شبکه میفرستد تا موقعیت جدید خود را مشخص کند.
اندازه سیم کارت
سیم کارت در طی سالها علاوه بر پیشرفت، سایز خود را نیز تغییر داده است، سیم کارت سایز کامل، سیم کارت مینی، میکروسیم و نانوسیم که با دستگاهای مختلف کار میکنند. همزمان با کاهش سایز دستگاهها تولید کنندگان نیز سعی کردند در اندازه سیم کارتها تغییراتی بدهند.
اولین سایز سیم کارت به صورت سایز کامل بود(1FF): این سایز تقریباً اندازه کارتهای اعتباری بانکی بود.(۸۵٫۶۰ میلیمتر در ۵۳٫۹۸ میلیمتر به ضحامت ۰٫۷۶ میلیمتر) پس از آن سیم کارت مینی وارد بازار شد(2FF) که بخش کوچکتری از همان سیم کارت بود.(با ضخامت قبلی و ۲۵ میلیمتر در ۱۵ میلیمتر) نسخه بعدی سیم کارت که با نام سیم کارت میکرو(3FF) وارد شد بازهم طول و عرض کمتری نسبت به قبل داشت.(۱۵ میلیمتر در ۱۲ میلیمتر) با کوچکتر شدن سایز سیم کارت، سازگاری آنها با نسخ قبلی همچنان رعایت شد، به همین علت با دستگاههای برش خاص و یا قاب مخصوص میتوان سه نوع ابتدایی سیم کارتها را به یکدیگر تبدیل کرد بدون آنکه مدار سیم کارت صدمهای ببیند.
سرانجام نیز در سال ۲۰۱۲ نانو سیم کارت (4FF) تولید شد. این سیم کارت بازهم کوچکتر شد. البته برعکس تکامل نمونههای قبلی علاوه بر کاهش طول و عرض، ضخامتش نیز کاهش یافت.(۱۲میلیمتر در ۸٫۸ میلیمتر با ضخامت ۰٫۷ میلیمتر) در سیم کارت نانو ضخامت پردازشگر به همراه بدنه ضخامتی معادل ۰٫۷ دارد که حدوداً ۱۵ درصد نسبت به نسخ قبلی کاهش ضخامت داشته است.
سیم کارتهای نانو با سازگاری کامل با نسخههای قبلی ساخته شده است بنابراین میتوان آنها را با آداپتور مخصوص در دستگاههای قبلی نیز قرارد داد و استفاده کرد.
ساعت : 6:01 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی